روز میلادت قایقی کاغذی
بر آب روان رها خواهم کرد
به دور از هر دغدغه ای
بادی آرام بر بادبانهایش خواهم دمید
بسوی پائین رود
کرانه تا کرانه
در حریم چمنزارها
همراه با گل های ریز بنفشه
با صدای آهنگین آب برایت خواهم سرود
ترانه ای
به زلالی آب
به زیبائی نظاره کردن گل
قسم به گلبرگ های گل رز
به شیرینی نوشیدن جرعه ای آب
به تلالو نور خورشید
میان ازدخام شاپرکها
نرود از یادم
صدای قدم هایت
happy birthday yalda
تو انقدر خوبی که جز تو
به چشمم هیچی زیبا نیست
♥
شاخه گلی به وسعت رویاهایمان...
برایت کنار گذاشته ام
کسی چه می داند
که شمعی روشن کرده ام
و تولدت را به شکوهی جشن گرفته ام...
تا بدانی...
ماندنی هستی حتی اگر خودت نیستی...
من آسمان را برایت و خیابان را زیر قدم هایت...
می کشانم...
تا که شمعی را فوت کنی
کسی چه می داند
بی قراری هایم را
کسی چه می داند دلتنگی هایم را
که این 'من' تا ’من’ حکایت ها دارد...
چنان که با کسی هم سخن نمی شود
دیگر با هیچ نگاهی هم سفر نمی شود...
خوش است خاطرم
حتی اگر تو نباشی
جشنی بر پا می کنم...
و تولدت را هر سال شعری می کنم
happy birthday yalda
تولّـــدت مبــــــارک ای دختر پاییز
بارون مهر از تو چشات می باره ریزریز
طـــراوت و تـــازگی ِبهـــارو داری
وجود پاکت همیشه از بدی عاری
بــرات دارم همیشه آرزوی شیـــرین
یه لـحظه هم نباشی از زمونه غمگین
بتابه ماهِ دلخوشی تو صحــن شب هات
نگیــره نورشو ازت .. بمونه باهات
ســاده میگم حرفامو تا بدونی شاید
دوسِت دارم صمیمی و خالص و بی حــد!
happy birthday yalda
عالمی را روز میلادت خوش است
بند ما را جان آزادت خوش است
آمدی و چشم عالم شد چراغ
آفِتاب از روی آبادت خوش است
طفل پاک و کوچک و جویای اشک
دل به یغما برده فریادت خوش است
بهر مهر افکنده چشمش را به تو
تیر خشم چشم صیادت خوش است
بر نمی تابد نگاه خشم غیر
دل که بر جولان بیدادت خوش است
The world is getting ready to sit a little smile on your lips.
آری شرط نابودی عشق من به تو نابودی جان من است و در قلبی که تو هستی تردید توقع و غرور معنا ندارد